۱۳۹۴ بهمن ۸, پنجشنبه

بخش نظرات وبگاه دریچه زرد

  تمام نظرات  از تاریخ اول فوریه 2016در این بخش قابل دسترسی هستند

۸ نظر:

  1. از امروز تمام نظرات در یک جا قابل دسترسی خواهد بود

    پاسخحذف
  2. انتقالی دریچه. تراب حقشناس در گذشت۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۷:۱۶

    همنشین بهار گفت...

    مطلب زیر نوشته دوست عزیز آقای دکتر ناصر پاکدامن است. سلام بر ایشان و سلام بر تراب
    همنشین
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مرگ رفیق تراب حق شناس غمی سنگین برای همه همرزمانش
    تراب حق شناس از میان ما رفت. او چهره نستوه و استوار سالیان دراز مبارزه علیه استثمار، نابرابری و همه اشکال بی حقوقی انسان بود. تا چشم بر محیط زندگی گشود خود را شریک درد، رنج ، ستمکشی و تبعیضات بشرستیزانه طبقاتی آوار بر سر استثمارشوندگان و زحمتکشان دید. راه زیستن و بیان هستی خود را در پیکار مصمم علیه ریشه های واقعی این سیه روزی ها یافت. در این راستا راه افتاد، فعال مبارزات دانشجوئی سالهای شروع دهه 40 خورشیدی علیه رژیم جنایتکار سلطنتی سرمایه داری شد. زمین و زمان شرایط اجتماعی آن روز در ایران و جهان مالامال از بی راهه و برهوت بود. جنبش کارگری بین المللی به بدترین شکلی در گروگان بورژوازی اردوگاهی، سوسیال دموکراسی، امپریالیسم ستیزی خلقی محافل ناسیونال چپ و نیروهای مشابه قرار داشت. در هیچ کجا هیچ پرتوی از میدانداری یک جنبش رادیکال ضد سرمایه داری چشم های جستجوگر را خیره خود نمی ساخت. همه راهها به رژیم ستیزی فراطبقاتی و مبارزه علیه دیکتاتوری بربرمنشانه حاکم ختم می شد.
    تراب حق شناس در دل چنین وضعی مثل خیلی از همراهان روی به اپوزیسون های متحزب مخالف رژیم شاه نهاد. او چند گام این طرف تر با شناخت چند و چون این نوع اپوزیسون بازی ها، دست در دست همرزمان فداکاری گذاشت که سنگ بنای تأسیس «سازمان مجاهدین خلق» آن روز را نهاده بودند. تراب با همه توان آماده کارزار در این میدان و کمک به شکل گیری جنبش مسلحانه چریکی ضد امپریالیستی و علیه رژیم شاه شد. بر اساس تصمیم تشکیلات، راهی فلسطین گردید. نقش مهمی در برقراری ارتباط فعال میان مجاهدین و سازمانهای مقاومت فلسطینی، انتقال اعضاء سازمان به اردوگاههای آموزشی الفتح، سازماندهی افراد در پایگاههای مختلف درون منطقه، تماس با احزاب و محافل سیاسی گوناگون ایفاء کرد. در پروسه تحولات ایدئولوژیک و سیاسی سالهای 52 تا 54 درون سازمان، با آغوش باز به استقبال کمونیسم و گسست از ارتجاع اسلامی شتافت. مثل سابق با همه توان جنگید. در جریان تجزیه مجاهدین م. ل در سال 57 به سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر پیوست. با شروع شبیخون ها و تهاجمات فاشیستی جمهوری اسلامی علیه جنبش کارگری و نیروهای اپوزیسون و به دنبال ضربات بسیار سنگینی که بر سازمان پیکار وارد شد، مجبور به فرار مجدد از کشور و بازگشت به پاریس گردید. از آن تاریخ تا دقایق منتهی به مرگ هر چه در توان داشت برای ادامه مبارزه به کار گرفت. ایفای بیشترین نقش در تغذیه و تحرک سایت اندیشه و پیکار، نوشتن مقالات و کتاب های متعدد، بیشترین افشاگری ها علیه دنیای بربریت ها، سبعیت ها و حمام خون های دولت اسرائیل و سرمایه داری جهانی علیه توده های کارگر آواره و سلاخی شده فلسطین، تلاش برای تهیه و تکمیل آرشیو سازمان پیکار، مجاهدین اولیه و سپس م. ل و فراوان کارهای دیگر صفحات مختلف کارنامه مبارزات دوره اخیر او را تشکیل می دهندد. تراب از 5 سال پیش به این سوی در چنگال یک بیماری مهلک توانفرسا با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. او بخشی از فعالیت های اشاره شده را در همین دوره و در فواصل فشرده میان مرگ و زندگی انجام داده است. او حتی تا چند ساعت پیش از نفس آخر هم از کارهای پیش روی خویش برای ادامه پیکار و جنگ علیه سرمایه داری می گفت. مرگ تراب غمی سنگین برای همه ماست. من این غم بزرگ را به همه همرزمانش و بیشتر از همه به رفقائی که در دوره بیماری وی از هیچ تلاشی برای همراهی با او دریغ نکردند تسلیت می گویم.
    ناصر پایدار

    ۶ بهمن ۱۳۹۴ ه‍.ش.، ساعت ۱۰:۳۸ حذف
    ناشناس ناشناس گفت...

    بابك
    با سلام جناب دكتر دست شما درد نكنه خوشحالم كه شما اين مطلب را نوشتيد ويادى از تراب كرديد . وممنون از همنشين كه اين نوشته را توسط سايت اسماعيل انتشار داد .
    تراب بين همه ما زنده وباقى است .

    ۷ بهمن ۱۳۹۴ ه‍.ش.، ساعت ۲:۲۴ حذف

    پاسخحذف
  3. ممنون از شما جناب دکتر روحانی واقعا استفاده بردم شاد باشید

    پاسخحذف
  4. بنظر من مهم ترین کاری که شاد روان تراب حق شناس در دورن زندگی پر بار سیاسی از خود برای تاریخ ایران بجا گذاشت گر چه دیر -انتشار گفتگوی حمیداشرف وشهرام در باره تغیرات ایده لوژیک در سازمان مجاهدین و بنظر من تاثیرات آن بر رویداد های سال 1357 بود. روانش شاد و یادش گرامی

    پاسخحذف
  5. با درود به ازاديخواهان و ايران دوستان عزيز،
    نكته اى را مدتى ست كه مايلم ابراز كنم ولى راستش احساس ميكنم كه خيلى خارج از فضاى اين سايت باشد! كم و بيش به ان در نوشته هايم اشاره كرده ام و بعضن هم برخوردهايى مثبت ديده ام ولى كما كان فكر ميكنم خارج خط اصلى اين سايت باشد. اوايل از رعايت عرف و ادب در نگارش ها مورد تأكيد بود. حس و ديده ميشود كه بى تأثير نبوده ولى هنوز خيلى نا كافى ست و جا دارد كه اين پديده ادب در نگارش مورد توجه قرار بگيرد. مورد بعدى اين از چوب زدن گذشته هاى دردناك بايد خود دارى كرد و فقط براى روشنايى راه حال و اينده انها را نقد و بر رسى كرد و از هر گونه كينه توزى و كينه ورزى خود دارى كرد. براى اين كار هنوز شروعى در نظرات نميشود ديد يا حس كرد. هنوز در نظرات فضايى ايستا و عقب گرد بيشتر از هر چيز ديگر خودنمايى ميكند.
    وقتى يك ابتكارى كه رو به جلو و ايجاد حركتى را احتمال ميدهد، مطرح ميشود، اصلن مورد توجه قرار نميگيرد! ولى اگر يكى يه نظر در مورد فلان حرف كسى بدهد و ان حرف به مذاق كسى خوش نيايد، ان وقت بازار نظرات داغ ميشود و... شايد علت وجودى اين سايت همينى هست كه در ابراز نظرهاى مشخص فوران ميكند ولى شخصن فكر ميكنم كه هدف اصلى چيز ديگرى بايد باشد. و ان هدف اصلى را بايد مورد توجه بيشتر قرار داد.
    پيروز باشيد.

    پاسخحذف
  6. من در سیستم جدید گم شده ام! نمیدانم آیا برای بقیه ساده تر شده؟

    پاسخحذف
  7. با درود،
    اين ابتكار خوبى ست كه نياز به يك راهى دارد تا نظرات دسته بندى شده از اخر ها نوشتار به اين بخش منتقل شوند. اينكه كسى بخواهد با ذكر نوشتار مربوطه در اينجا نضر بنويسيد، ظاهرن مورد استقبال نبوده است اگر چه كه ابتكار سرجمع كردن انها خيلى خوب و لازم است. نميدانم كه ايا اين امكان براى دريچه هست كه نظرات به اينجا منتقل بكند يا نه؟

    پاسخحذف